محل تبلیغات شما
بچه که بودم تقریبا تا دوم دبیرستان حوصله رمان خوندن نداشتم واقعا نمی دونم و یادم نمیاد اون موقع که نه کتاب می خوندم نه از این گوشی های لمسی بود چه طور سر خودمو گرم می کردم دبستانی که بودم مامانم برام کلی کتاب قصه می خرید یک قفسه داشتم پر از کتاب داستان و از اونجا که کتاب داستان بچه ها کم حجمه می تونید به تعداد زیاد کتابا پی ببرید ولی من حوصله خوندن نداشتم مامانم حرص می خورد می گفت دختر یک دقیقه بشین و یکی از این کتابارو بخون ولی من بیش فعال بودم فقط دلم می

ماجرای عشقم به رمان

ماجرای عشقم به رمان 2

کتاب ,مامانم ,بچه ,داستان ,ولی ,نداشتم ,کتاب داستان ,ولی من ,خوندن نداشتم ,از این ,که بودم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شوتوکان جهانی (WUKA)ساساکی ها شوتوکان